در درون من تنها یک چیز زنده مانده بود: انتظار. چه اجابتی، چه ریشخندی و چه رنجهایی را هنوز انتظار میکشیدم؟ هیچ نمیدانستم و از همینرو بر این باور تزلزلناپذیر همچنان پای میفشردم که زمان شگفتیهای سهمناک به سر نرسیدهاست.
از صفحهٔ ۲۵۷، فصل میمویید پیر، چاپ ۱۳۷۱، نشر مینا، برگردان صادق مظفرزاده